سفارش تبلیغ
صبا ویژن

87/3/30
8:6 عصر

اس ام اس

بدست علیزاده در دسته

رستنده: 98936.9501
زمان: جمعه, 18/04/2008 05:15:53 م
متن: جه کنم که تو سلطان جهانی من درویش خرابات تو شاه وفایی من نوکر جشمات.


فرستنده: 98936.9501
زمان: جمعه, 18/04/2008 03:41:55 ص
متن: اگرحلقه عشق ازطلاست حلقه دوست از وفاست


فرستنده: 98936.9501
زمان: پنج شنبه, 17/04/2008 02:43:35 ص
متن: بیچاره سنگ که از دست کودکی رها می شود به سوى قنارى نم یداند دل کودک را بشکند یا قناری


فرستنده: 98936.9501
زمان: پنج شنبه, 17/04/2008 02:40:49 ص
متن: مهربانی را در کودکی دیدم که اب نباتش را در دریای انداخت تا شیرین شود


فرستنده: 98936.7020
زمان: چهار شنبه, 16/04/2008 11:39:42 م
متن:   شراب رادوست دارم چون رنگ خون است، خون را دوست دارم چون در رگ جریان دارد، رگ را دوست دارم چون جایگاه توست.


فرستنده: 98936.7020
زمان: چهار شنبه, 16/04/2008 11:38:48 م
متن: Yadet bashe: gahi vagta masalan akhare shaba ke mikhay bekhabi ye dele tanhaie hast ke ye kam onvartar mitape baraye to


فرستنده: 98936.7020
زمان: چهار شنبه, 16/04/2008 11:37:53 م
متن: Toye zendone galbet ongadr shologi mikonam, ongadr zendoniato aziat mikonam ke khodet akharesh bendazim enferadi


فرستنده: 98936.7020
زمان: چهار شنبه, 16/04/2008 11:37:29 م
متن: bluetoothe galbet ro roshan kon, mikham hameye vojodamo barat befrestam!


فرستنده: 98936.7020
زمان: چهار شنبه, 16/04/2008 11:36:53 م
متن: با تو از عشق میگفتم. از پشیمانى، و از این که فرصتى دوباره هست یا نه؟ در جواب صدایى که بى وقفه میگفت: "دستگاه مشترک مورد نظر خاموش میباشد!!!"


فرستنده: 98936.7020
زمان: چهار شنبه, 16/04/2008 11:36:26 م
متن: حمیشه طوغلب منى اذیظم فداط بسم
-
-
-
چیه بیسوادا حق ندارن عاشق بشن؟


فرستنده: 98936.7020
زمان: چهار شنبه, 16/04/2008 11:35:59 م
متن: امروز کسی محرم اسرار کسی نیست ما تجربه کردیم  کسی یار کسی نیست


فرستنده: 98936.7020
زمان: چهار شنبه, 16/04/2008 11:35:10 م
متن: 3chiz galbe man ast: eshg, pol, khoshbakhti
 .
 .
 .
 Natars toro yadam narafte, to zarabane galbami


فرستنده: 98936.7020
زمان: چهار شنبه, 16/04/2008 11:33:04 م
متن: قانون معرفت ما میگه:
باهام باشی باهاتم"
مریض بشی مریض میشم"
دیونه بشی دیونه میشم"
بمیری میمیرم"
تنهام بذاری منتظرت میمونم..!


فرستنده: 98936.7020
زمان: چهار شنبه, 16/04/2008 11:30:26 م
متن: زندکى عشق است عشق افسانه نیست آنکه عشق را آفرید دیوانه نیست عشق آن نیدیدم غم است در میزند... ای دوستان بی وفا... از غم بیاموزید وفا... غم با   همه بیگانگی... هر شب به من سر میزند.
  


87/3/30
8:0 عصر

باز اس ام اس اما این دفعه مخروط

بدست علیزاده در دسته

اگه کسی رو دوست داری نه براش ستاره باش نه آفتاب چون هردوشون مهمون زود گذرند. پس براش آسمون باش که همیشه بالای سرش باشی

 

 

اراده ی خداوند چون دریاست که ارزوهای ما چون قطره ی باران در ان گم می شود

 

 

زن زیبایی امد لب رود اب را گل نکنیم روی زیبا دو برابر شده است

 

 

اگه دوسم نداری

ای یار به جهنم که مرا دوست نداری

از عشق تو هرگز نکنم گریه و زاری

 اگر روزی بری و یار بگیـری

الهی تب کنی فرداش بمـیری

 الهی سرخک و اوریون بگیـری

تب مالت و فشار خون بگیـری

 اگر بردی از این ها جان سالـم

 الهی درد بی درمان بگیـری

 الهی تو بمیری من بمانـم

سر قبرت بیام قرآن بخوانم

 

 

همچو پرنده

کاش می توانستم همچون پرنده ای پرو بال شکسته باشم ...

 تا در کنج قلبت خانه ای بسازم ...

تا آنفولانزای مرغی بگیری ، بمیری ... ... 

 

 

امشب میخوام طی یه عملیات شهادت طلبانه / / / فدات شم

 

 

عشق یعنی زندگی را باختن،چندسالی با هر الاغی ساختن

 

 

وقتی با یک انگشت به طرف کسی اشاره میکنی و اون رو مسخره میکنی اگه خوب نگاه کنی میبینی که سه تا انگشت دیگه به طرف خودته !!

 

وقتی خاطره های آدم زیاد میشه دیوار اتاقشون پر عکس میشه اما همیشه دلت واسه اونی تنگ میشه که نمیتونی عکسشو به دیوار بزنی.

 

 

روزی عشق از دوستی پرسید تفاوت منو تو در چیست؟ دوستی گفت من دیگران را به سلامی آشنا میکنم تو به نگاهی..... من آنان را با دروغ جدا میکنم تو با مرگ

 

 

اگه بعد از 120 سال رفتی اون دنیا گفتن یکی حلالت نکردخه سر پل صراط منتظرته اون منم که به این بهونه می خوام یه بار دیگه ببینمت

 

 

گ?تم به گل زرد چرا رنگ منی

ا?سرده و دلتنگ چرا مثل منی

من عاشق اویم که رنگم شده زرد

تو عاشق کیستی که هم رنگ منی


87/3/30
8:0 عصر

باز اس ام اس اما این دفعه مخروط

بدست علیزاده در دسته

اگه کسی رو دوست داری نه براش ستاره باش نه آفتاب چون هردوشون مهمون زود گذرند. پس براش آسمون باش که همیشه بالای سرش باشی

 

 

اراده ی خداوند چون دریاست که ارزوهای ما چون قطره ی باران در ان گم می شود

 

 

زن زیبایی امد لب رود اب را گل نکنیم روی زیبا دو برابر شده است

 

 

اگه دوسم نداری

ای یار به جهنم که مرا دوست نداری

از عشق تو هرگز نکنم گریه و زاری

 اگر روزی بری و یار بگیـری

الهی تب کنی فرداش بمـیری

 الهی سرخک و اوریون بگیـری

تب مالت و فشار خون بگیـری

 اگر بردی از این ها جان سالـم

 الهی درد بی درمان بگیـری

 الهی تو بمیری من بمانـم

سر قبرت بیام قرآن بخوانم

 

 

همچو پرنده

کاش می توانستم همچون پرنده ای پرو بال شکسته باشم ...

 تا در کنج قلبت خانه ای بسازم ...

تا آنفولانزای مرغی بگیری ، بمیری ... ... 

 

 

امشب میخوام طی یه عملیات شهادت طلبانه / / / فدات شم

 

 

عشق یعنی زندگی را باختن،چندسالی با هر الاغی ساختن

 

 

وقتی با یک انگشت به طرف کسی اشاره میکنی و اون رو مسخره میکنی اگه خوب نگاه کنی میبینی که سه تا انگشت دیگه به طرف خودته !!

 

وقتی خاطره های آدم زیاد میشه دیوار اتاقشون پر عکس میشه اما همیشه دلت واسه اونی تنگ میشه که نمیتونی عکسشو به دیوار بزنی.

 

 

روزی عشق از دوستی پرسید تفاوت منو تو در چیست؟ دوستی گفت من دیگران را به سلامی آشنا میکنم تو به نگاهی..... من آنان را با دروغ جدا میکنم تو با مرگ

 

 

اگه بعد از 120 سال رفتی اون دنیا گفتن یکی حلالت نکردخه سر پل صراط منتظرته اون منم که به این بهونه می خوام یه بار دیگه ببینمت

 

 

گ?تم به گل زرد چرا رنگ منی

ا?سرده و دلتنگ چرا مثل منی

من عاشق اویم که رنگم شده زرد

تو عاشق کیستی که هم رنگ منی

 

 

آسمان


87/3/30
7:54 عصر

باز هم اس ام اس عاشقانه

بدست علیزاده در دسته

چهار چیز است که نمی‌توان آن‌ها را بازگرداند... سنگ ... پس از رها کردن! حرف ... پس از گفتن! موقعیت... پس از پایان یافتن! و زمان ... پس از گذشتن

 

 

دفتری که بسته شد بازش نکنید دلی که شکسته شد نازش نکنید یاران شما را به خدا به عشق بیوفائی نکنید یا این که وفا کنید تا آخر عمر یا این که از اول آشنائی نکنید

 

 

اگه من وتو دو تا برگ باشیم ،هنگام خزان من زودتر از تو می شکنم تا زمانی که می افتی در آغوش بگیرمت

 

 

خدایا! به من رفیقی بده که با من گریه کند. دوستی که با من بخندد را خودم پیدا خواهم کرد

 

 

نگه داشتن عشق مثل نگه داشتن آب تو دسته فکر می کنی تو دستته اما وقتی دستتو باز می کنی می بینی هیچی ازش نمونده جز خیسی خاطرات

 

 

بعد از مرگم تکه یخی به شکل صلیب روی سنگ قبرم بگذارید تا با اولین طلوع خورشید آب شود و به جای یار برایم گریه کند

 

 

خدا تنها معشوقی است که عاشقانی دارد که هیچ یک از بودن دیگری ناراضی نیست و هیچگاه یکی از آنها معشوقش را تنها برای خود نمی خواهد...

 

 

عصری است غریب و آسمان دلگیر است افسوس برای دل سپردن دیر است هر بار بهانه ای گرفتیم و گذشت عیب از من و توست ، عشق بی تقصیر است

 

 

در این شبهای سیاه ازغم ...سپیدی عشق تو را می جویم .. اما دریغ از این پندار خام ..که در سیاهی سپیدی می جویم

 

 

اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز

 

 

من برنده ام ... چون نجواهایم را به ترانه های ماندگار تبدیل می کنم.

 

 

دل آدم ها به اندازه ی حرفهاشون بزرگ نیست ... اما اگه حرفاشون از دل باشه می تونه بزرگترین آدم ها رو بسازه

 

 

همیشه واسه گلی خاک گلدون باش که اگه به آسمون هم رسید یادش باشه ریشش کجاست

 

 

آسمان برای گرفتن ماه تله نمی گذارد ، آزادی ماه است که او را پایبند می کند

 

 

اگر برگ درخت در پاییز نمی افتاد، جایی برای روئیدن برگ های بهاری پیدا نمی شد.

 

 

درازترین سفر با یک گام برداشتن آغاز می شود.

 

 

هی فلانی می دانی ؟ می گویند رسم زندگی چنین است...

می آیند.... می مانند.... عادت می دهند.... ومی روند.

وتو در خود می مانی و تو تنها می مانی

راستی نگفتی رسم تونیز چنین است؟.... مثل همه فلانی ها....

 

 

حالا وقتی خورشید غروب می کنه دیگه دلم نمی گیره؛آخه می دونم که طلوع دوبارش با نوره گرم قلبت همراهه و دوباره دست مهربونت رو روی سرم حس می کنم

 

 

عشق مثله یه قله کوه بلند می مونه که هر کسی که یک قلب پاک و یک دنیا صداقت داشته باشه می تونه فاتحش باشه

 

 

عشق یعنی:

چون خورشید، تابیدن بر شب های دوست...؛

و چون برف، ذوب شدن بر غم های دوست

 

 

کاش می دانستم چیست

آنچه از چشم تو

 تا عمق وجودم جاریست

 

 

همه واسه دوستاشون گل می فرستن من ماندم واسه گلم چی بفرستم

 

 

هرکسی تو را دوست داره 4 تا مریضی میگیره :

 

1- فراموشی

 

2 ...

 

3 ...

 

4 ...

 

3 تای دیگه را فرموش کردم

 

 

می خواهم از این پرتگاه رها شوم .....چه کسی مرا خوهد گرفت

 

 

کودکی با پاهای برهنه بر روی برفها ایستاده بود و به ویترین فروشگاهی نگاه می کرد زنی در حال عبور او را دید . او را به داخل فروشگاه برد و برایش لباس و کفش خرید و گفت: مواظب خودت باش کودک پرسید: ببخشید خانم شما خدا هستید؟ زن لبخند زد و پاسخ داد: نه من فقط یکی از بنده های خدا هستم کودک گفت:می دانستم با او نسبت داری

 

 

روشن ترین خانه ء هرکسی , چشمان اوست , هنگامی که امید میهمان قلبش باشد.

 

 

شاید کسی را که با او خندیده ای فراموش کنی , اما هرگز کسی را که با او گریسته ای از یاد نخواهی برد.

 

 

تا عاقلان راهی برای خندیدن بیابند دیوانگان هزار بار خندیده اند

 

 

آنکه می‌خواهد روزی پریدن آموزد، نخست می‌باید ایستادن، راه رفتن، دویدن و بالارفتن آموزد. پرواز را با پرواز آغاز نمی‌کنند

 

 

فرق انسان و سگ در آنست که اگر به سگی غذا بدهی هرگز تو را گاز نخواهد گرفت

 

 

اگر می خواهی خوشبخت باشی برای خوشبختی دیگران بکوش زیرا آن شادی که ما به دیگران می دهیم به دل ما بر می گردد

 

 

اشکهای دیگران را مبدل به نگاههای پر از شادی نمودن بهترین خوشبختی هاست

 

 

آدم های حقیر،انسانهای والا را دیوانه میپندارند. چرا که این انسانها سرشت نامعقول تری داشته و به سمت چیزهای استثنائی جذب میشوند:چیزهایی که هیچ جذابیتی برای بسیاری از مردم ندارند

 

 

در این کره ی خاکی تنها جایی که از اسارت تن ازاد خواهی بود گورستان است.

 

 

اینو بدون که اگه کسی وارد زندگیت شد و گذاشتو رفت علاوه بر اینکه یه خاطره به جا می ذاره می تونه یه تجربه هم به جا بذاره پس سعی کن خاطره های خوب و تجربه های مفید رو به خاطر بسپاری.....دوست داشته باش تا دوستت داشته باشند

 

 

به خاطر دوست داشتن غرورتو بشکن ولی به خاطر غرورت قلب کسی رو نشکن

 

 

عشق یعنی یک تبسم بر لب زیبای یار عشق یعنی یک ترنم از حنین نای یار عشق یعنی حس نرم اطلسی عشق یعنی با خدا در بی کسی عشق یعنی همکلام بیصدا عشق یعنی بی نهایت تا خدا

 

 

 عشق نمیپرسه که تو کی هستی؟ ........فقط میگه که تو مال من هستی عشق نمیپرسه که اهل کجایی؟...........فقط میگه که تو قلب من هستی عشق نمیپرسه که تو چیکار میکنی؟.......فقط میگه باعث بشی قلبم به ضربان بیافته عشق نمیپرسه چرا دور هستی؟..........فقط میگه همیشه با من هستی عشق نمیپرسه که دوستم داری؟...........فقط میگه عاشقانه دوستت دارم

 

 

میدونی آدما بین الف تا ی قرار دارند. بعضی ها مثل " ب " برات میمیرند، مثل " د " دوستت دارند، مثل " ع " عا شقت میشوند، مثل " م " منتظر می مونند تا یه روز مثل " ی " یارت بشن.

 

 

چه زیبا! گفتم دوستت دارم !چه صادقانه پذیرفتی! چه فریبنده ! آغوشم برایت باز شد !چه ابلهانه! با تو خوش بودم !چه کودکانه ! همه چیزم شدی ! چه زود ! به خاطره یک کلمه مرا ترک کردی ! چه ناجوانمردانه ! نیازمندت شدم ! چه حقیرانه! واژه غریبه خداحافظی به من آمد! چه بیرحمانه! من سوختم

بگذارید و بگذرید ، ببینید و دل نبندید ، چشم بیندازید و دل مبازید که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت

 

 

 روزی بیاید و آن روز دور نباشدکه آدمیان بدین نگاه درهم بنگرندوآنچه فرشتگان را در پیش آدم بسجود آورد در دیده یکدیگر ببینندو باهم مهربان شوند


87/3/30
7:48 عصر

اس ام های عاشقونه

بدست علیزاده در دسته

هر روز صبح در آفریقا وقتی خورشید طلوع میکنه یک غزال شروع به دویدن میکنه و میدونه سرعتش باید از یک شیر بیشتر باشه تا کشته نشه!

 

آدم دیوانه را بنگی بس است

خانه ی پر شیشه را سنگی بس است

 

تو این دنیا هر کسی یه نیمه گمشده داره که فقط لایق همونه پس سعی نکن در ساختن پازل زندگیت تقلب کنی

 

طبق قانون بقای شادی هیچ شادی از بین نمیره؛

.

.

.

.

.

بلکه فقط از دلی به دلی دیگه جابه جا می‌شه..

 

نمی دانم چرا این گونه هست؟

وقتی نگاه عاشق کسی به توست می بینی

اما،دلت بسته به مهر دیگری است.

 

بی اعتنا می گذری وعاشقانه به کسی می نگری...

که دلش پیش تو نیست

 

تو کوله بارت عشق میزارم که بگذریم،قلب میزارم که جا بدی،اشک میدم که همراهیت کنه و مرگ که بدونی باز بر می گردی پیشم

 

پلکهای مرطوب مرا باور کن ، این باران نیست که میبارد ، صدای خسته ی من است که از چشمانم بیرون میریزند

 

هیچ چیز بیش از یک لبخند تمسخر آمیز، دهان زیبا را زشت نمی کند

 

زندگی چون گل سرخیست، پر از عطر و پر از خار و پر از برگ.

یادمان باشد اگر گل چیدیم، عطر و خار و گل و برگ،

 

پیمودن مسیر ، خود هدف است .... یعنی اینکه آنچه تو انتظار داری ، جلوی چشمانت است ، یعنی اینکه فقط امروز وجود دارد و " فردا " نام دیگری ست بر تمام تنبلی های تو"

 

در شهر شمعدانیها چه خبر از خاک رس دارید ؟

 

اگر دنیای ما دنیای سنگ است بدان سنگینی سنگ هم قشنگ است.....

اگر دنیای ما دنیای درد است بدان عاشق شدن از بهر رنج است......

 

اگر عاشق شدن پس یک گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است.

 

اگر کسی می گوید که برای تو می میرد دروغ میگوید!!! حقیقت را کسی میگوید که برای تو زندگی می کند

 

تنها کسانی که مارا میرنجانند. عزیزانی هستند که همیشه کوشیده ایم از ما نرنجند.

 

پس از آخرین دیدار با دوستانت یادت باشد که ، به دوستانی فکر کن که دیگر فرصتی برای در آغوش کشیدن یکدیگر ندارند

 

سعی کن یک مشت آب را در دست بفشاری. خواهی دید که بسرعت ناپدید می شود. اما اگر به آرامی دست ات را در همان آب رها کنی می بینی که با تمام وجود آب را حس می کنی

 

اگر همیشه همان کاری را که انجام داده اید تکرار کنید ، چیزی بیش از آنچه تا کنون به دست آورده اید، به دست نخواهید آورد.

 

بعضی فکر می کنند منصفانه نیست که

خدا کنار گل سرخ خار گذاشته است

بعضی دیگر خدا را ستایش می کنند که کنار خارها گل سرخ گذاشته است

 

خطر متفاوت بودن را بپذیرید اما بیاموزید بدون جلب توجه متفاوت باشید.

 

در پناه حضور سبز تو ، طوفان غم ، مرا جا می گذارد . در کنارت ژرفای آرامش را احساس میکنم و بی تو سیل بی رحم تنهایی مجالم نمی دهد

 

اگر از پایان گرفتن غم هایت نا امید شده ای ، به خاطر بیاور زیباترین صبحی که تا به حال تجربه کرده ای مدیون صبرت در برابر سیاهترین شبی هستی که هیچ دلیلی برای تمام شدن نمی دید ...

 

اگر می دانستی چه قدر دوستت دارم

هیچ گاه برای آمدنت باران را بهانه نمی کردی

رنگین کمان من!!!

 

.سیب سرخی را به من بخشید و رفت عاقبت بر عشق من خندید و رفت اشک در چشمان سردم حلقه زد بی مرووت گریه ام را دید و رفت .........

 

ای همراه بهترین روزهای زندگیم نبودنت را باور نمی کنم با اینکه می دانم محال ترین آرزوی من بوده ای ای همسفر جاده تنهاییم دیری است که به امید با تو یودن نفس می کشم و به انتظار دیدار تو زنده ام با اینکه بارها گفته ای دیگر برنمی گردی ای هم درد با غصه هایم هنوز هم شریک لحظه های غم و شادی من هستی و من هنوز هم با کسی جز تو درددل نمی کنم با اینکه می دانم در کنارم نیستی ای هم دل با قلب شکسته ام قلبم برای تو می تپد و تنها تو می توانی مرهمی بر زخمهای که

 

نمی گویم فراموشم مکن هرگز،ولی گاهی به یاد آور، رفیقی را که می دانی نخواهی رفت از یادش

 

پیمودن مسیر ، خود هدف است .... یعنی اینکه آنچه تو انتظار داری ، جلوی چشمانت است ، یعنی اینکه فقط امروز وجود دارد و " فردا " نام دیگری ست بر تمام تنبلی های تو"

 

شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی اما حال که به آن دعوت شده ای تا می توانی زیبا برقص

 

بر سنگ مزارم بنویسید: آشفته دلی خفته در این خلوت خاموش که او زاده ی غم بود و ز غم های جهان گشته فراموش

 

عمیق ترین درد زندگی ، مردن نیست. بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیا موزی.

 

دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی...

 

روزگاریست همه عرض بدن میخواهند همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند دیو هستند ولی مثل پری می پوشند گرگ هایی که لباس پدری می پوشند آنچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند عشق ها را همه با دور کمر می سنجند خوب طبیعیست که یکروزه به پایان برسد عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد

 

لپتو بیار جلو 1 2 3 4 5 تا 100 هم بشماری از بوس خبری نیست

 

هنوز در پی جراح زبردستی می گردم که سرنوشت مرا با تو پیوند بزند

 

 

سر کلاس ادبیات معلم گفت : فعل رفتن رو صرف کن : رفتم ... رفتی ... رفت... ساکت می شوم، می خندم، ولی خنده ام تلخ می شود. استاد داد می زند : خوب بعد؟ ادامه بده . و من می گویم : رفت ...رفت ...رفت. رفت و دلم شکست...غم رو دلم نشست...رفت شادیم بمرد...شور از دلم ببرد . رفت...رفت...رفت و من می خندم و می گویم : خنده تلخ من از گریه غم انگیزتر است...کارم از گریه گذشته است به آن می خندم .

 

 

 

 

 


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >